معایب و مزایای تعطیلی پروژه های ساخت و ساز در زمان رکود بازارها و بحران اقتصادی
همواره در زمان ایجاد شرایط بحران اقتصادی و یا رکود بازارها این سوال در ذهن فعالان بخش ساخت و ساز ایجاد میگردد که با توجه به شرایط تورمی و یا رکود ایجاد شده " آیا می بایست به فعالیت های ساختمانی ادامه داد یا بهتر است پروژه را برای مدتی تعطیل کرده و پس از شروع ثبات اقتصادی و آرامش بازار به ادامه فعالیت پرداخت؟" .
در این مقاله سعی کرده ایم بصورت خلاصه به اهم معایب و مزایایی که درصورت تعطیلی پروژه ها در زمان بحران اقتصادی اتفاق خواهد افتاد ، بپردازیم.
الف) معایب تعطیلی پروژه : تجربه نشان داده است که کارگاه ها و پروژه هایی که به هر دلیل تعطیل شده اند حتی برای مدت کوتاه یک ماهه، بعد از شروع مجدد، زمانی لازم دارند تا چرخ کارگاه به حالت قبل برگردد و هرچه زمان تعطیلی بیشتر باشد انرژی که لازم است تا کارگاه را به روال قبلی بازگرداند زیادتر و طولانی تر خواهد بود. از جمله اهم دلایل این موضوع میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- از دست دادن پیمانکاران فعلی پروژه:
حضور پیمانکاران فعلی از دو جنبه اهمیت دارد اول اینکه با شرایط کارگاه و شرکت آشنا بوده و یک تعامل دو طرفه اتفاق افتاده و دوم اینکه قرارداد و توافقی دارند که حتی با ورود به سال جدید افزایش قیمت اعمال شده قطعاً منطقی و کم خواهد بود، در صورتیکه بعد از تعطیلی کارگاه این پیمانکاران جدا می شوند و در چند ماه بعد که دوباره کارگاه تصمیم به شروع فعالیت نماید، پیمانکاران جدید قطعاً با قیمت های روز تمایل به همکاری خواهند داشت و همچنین موضوع اول یعنی تعامل دو طرفه باید به صورت سعی و خطا در مورد پیمانکاران جدید اجرا شود و همین موضوع انرژی، هزینه و زمان زیادی خواهد برد .
همچنین در صورت شروع مجدد کار ،پیمانکاران جدید در هر زمینه برای ادامه کار و تکمیل کار پیمانکار قبلی که نیمه کاره مانده است بهانه تراشی کرده و مبالغ بیشتری درخواست خواهند کرد .
2- از دست دادن نیروهای پرسنلی:
در زمان فعال بودن پروژه، تعدادی پرسنل و کارمند و عوامل اجرایی در پروژه مشغول هستند که بعضا از ابتدای پروژه همراه پروژه بوده اند و به نوعی حافظه تاریخی پروژه محسوب میشوند و در طی سالیان همکاری خود با پروژه تعامل دو طرفه بین این ارکان و مدیران شکل گرفته و افرادی که در این سالها با سیاستهای شرکت همخوانی نداشته اند جدا شده اند و چکیده نفرات باقی مانده اند و موضوع با اهمیت دیگر تسلط نفرات در حوزه فعالیت خود در پروژه می باشد. در صورت تعطیلی کارگاه و تسویه حساب با این نفرات، قطعاً در شروع مجدد پروژه جمع کردن نیروی انسانی کارآمد که با شرایط پروژه و شرکت وفق پیدا کنند و همخوان شوند چندان ساده نخواهد بود و سعی و خطا در نفرات قطعاً گاهی اوقات ضربات جبران ناپذیری را به مجموعه تحمیل خواهد کرد.
3- متسهلک شدن ساختمان:
پروژه های ساختمانی در صورت توقف عملیات اجرایی و تعطیلی کارگاه دچار استهلاک متریال و تاسیسات اجرا شده خواهند شد و در زمان شروع مجدد ناچار به صرف هزینه زیاد برای ترمیم و اصلاح موارد مستهلک شده خواهیم شد.
همچنین در صورت اجرا و نصب تجهیزات شامل گارانتی پیش از تعطیلی کارگاه ، پس از راه اندازی مجدد این گارانتی ها منقضی شده و در صورت ایجاد نقص و خرابی در تجهیزات هزینه های جبران ناپذیری به کارفرمایان تحمیل می نماید.
4- سکون سرمایه:
در پروژه های ساختمانی که هزینه سنگینی صرف آنها شده است به امید اینکه در کوتاهترین زمان سرمایه با سود مناسب برگردد ، در صورت تصمیم بر تعطیلی پروژه ،کل سرمایه هزینه شده باید متوقف بماند تا پس از شروع مجدد و مهیا شدن شرایط ، سرمایه متوقف شده با سرانجام رساندن پروژه امکان بازگشت پیدا کند.
5- تورم :
با توجه به تورم سالیانه در کشور که متاسفانه در چند سال گذشته از مرز 50% هم گذشته است، لذا تعطیلی کارگاه و شروع آن حتی با وقفه یکساله باعث افزایش هزینه های ساخت با تورم حدود 50% برای سال آینده خواهد شد.
ب) مزایای تعطیلی پروژه : 1- در پروژه هایی که هزینه آن توسط شرکای متعدد تامین میگردد ، با بروز شرایط بحران اقتصادی ممکن است برخی از سرمایه گذاران از تامین هزینه پروژه طفره رفته و روند اجرا را دچار مشکلات نمایند که این امر دیگر ذینفعان پروژه را دچار ضرر دوچندان مینماید. لذا تعطیلی پروژه میتواند هشداری برای شرکای بد حساب جهت تامین سرمایه مورد نیاز پروژه تلقی گردد.
2- اگر با توجه به وضع اقتصادی موجود و پیش بینی شرایط آینده ،کارفرما به این نتیجه برسد که درصورت اتمام پروژه، بهره برداری از آن در ابهام باشد ، لذا اتمام پروژه و سپس بستن درب آن میتواند خسارات جبران ناپذیری به پروژه وارد نماید و ضمن استهلاک کل مجموعه ساخته شده ، از طول عمر مفید آن کاسته می شود و همچنین ممکن است در زمان بهره برداری ( مثلا چند سال بعد ) یکسری متریال و طراحی داخلی از مدل های روز عقب افتاده باشند و قابل رقابت با مجموعه های جدید نباشند .
3- گاها سرمایه گذار و کارفرمایان بخش ساخت و ساز که هزینه هنگفتی صرف پروژه موردنظر کرده است و آینده روشنی نمی بیند از ضرب المثل " جلوی ضرر را هر زمان بگیرید منفعت است " استفاده کرده و میگوید فعلا با این شرایط اقتصادی کشور و رویه پیش روی پروژه، هزینه بیش از این ، زیان وارده را بیشتر خواهد کرد و در نتیجه توقف فعلی را درمانی مناسب می بیند .
نتیجه گیری : 1- اگر سرمایه گذار با کسری نقدینگی مواجه شده است و تقدم در صرف نقدینگی موجود را در پروژه دیگری مناسب تر می بیند در نتیجه تعطیلی پروژه ناگزیرو گزینه مناسبی خواهد بود . 2- اگر بدلیل روشن نبودن شرایط پروژه تصمیم به تعطیلی اخذ شده است میتوان برای جلوگیری از خسارات ناشی از معایب در بند " الف " و یا حداقل رساندن آنها ، پروژه را با حداقل نفرات و با پیمانکاران کمتر بصورت آهسته و پیوسته ادامه داد و عملیات اولویت بندی شده با کندی قابل قبول پیش برود . 3- اگر اخذ تصمیم تعطیلی پروژه برای زمان بیش از یکسال باشد ( به هر دلیل ) ، موضوع توجیه پذیر خواهد بود ولی درصورتیکه کمتر از یکسال تصمیم به شروع مجدد پروژه گرفته شود بهتر است مطابق بند 2 ( ادامه با حداقل نفرات ) عمل گردد . 4- باید توجه داشت در یک پروژه عمرانی فعال ، هزینه نیروی انسانی حقوق بگیر در مقایسه با دیگر هزینه ها (ماشین آلات و مصالح) مطابق آنالیز های سازمان برنامه ،درصد خیلی کمتری را شامل می شود لذا در صورتی که تصمیم بر تعطیلی پروژه صرفا جهت کاهش هزینه های نیروی انسانی حقوق بگیر باشد باید در نظر داشت که آیا این صرفه جویی نسبت به هزینه های ناشی از خواب سرمایه و استهلاک مصالح به صرفه می باشد یا خیر.
5- در نهایت باید توجه داشت در صورت توقف کامل عمیات اجرایی و ترخیص نیروهای دفتری و اجرایی پروژه ، اگر اوضاع اقتصادی ناگهان به هر دلیلی از رکود خارج شود و رونق آغاز گردد ،آغار مجدد عملیات بسیار وقت گیر خواهد بود که این امر موجب آن میشود که کمی از قافله عقب افتاده و تکمیل پروژه و عرضه آن به بازار به تعویق می افتد. بدین منظور بهتر است پروژه در زمان رکود اندک اندک تا جایی تکمیل گردد که در صورت تغییر اوضاع بتوان آنرا در سریع ترین زمان ممکن تکمیل و قابل عرضه نمود.